دوران نوجوانی و بلوغ ادکا
روز اولی که وارد تالار سخن ایرانداک شدم تا در مجمع عمومی اتحادیه انجمنهای علمی دانشجویی علم اطلاعات و دانش شناسی ایران (ادکا) شرکت کنم؛ بسیار ملتهب بودم. استرس شیرینی داشتم و البته با نگاهی به رقبا و با تجربههای ادکایی متوجه سختی و اهمیت کار شدم. ادکایی که توسط گروهی دانشجو در سال ۱۳۸۵ متولد شده بود و من قرار بود در سال هشتم سکاندار آن باشم. اتفاق شیرینی بود هر چند روز اول شٌک بزرگی به من وارد شد و به جای تبریک، اولین پیام دریافتیم تسلیت بود. اما میدانستم که قرار است کوله بار تجربه ام در ادکا تقویت شود و البته آبدیده تر باشم. قرار است که سختی بکشم؛ حرف بشنوم؛ از لحاظ مالی تحت فشار باشم؛ از لحاظ فکری تحت فشار باشم؛ از لحاظ اجرایی مجبور باشم بیشتر کار کنم؛ شاید بعضی روزها مجبور باشم زودتر از همیشه بیدار شوم و البته دیرتر از وقت معمولم بخوابم و هزار احتمال دیگر … اما همه اینها را به جان خریده بودم و میدانستم قدم در مسیری سخت ولی جذاب و پر از هیجان میگذارم. میدانستم اگر سکان ادکا را در دست بگیرم، آنقدر از دانشگاه ادکا خواهم آموخت که گمان نمیکنم در هیچ کتاب یا مقالهای توفیق خواندنش را داشته باشم.
در ادکا از مدیریت بحران، مواجعه با سختی، صبور بودن، تحمل سختیها، تعامل با اطرافیان، تعامل با بزرگترها، تعامل با کوچکترها، تعامل های با فکرهای متفاوت، بدقولیها، خوش قولیها و هزاران اتفاق دیگر آموختم که شاید در هیچ دانشگاه دیگری فرصتی برای آموختنش نبود. در این چندسالی که افتخار داشتم در ادکا فعالیت کنم و به عنوان عضو کوچکی از هیئت مدیره در کنار دوستان باشم؛ گمان میکنم ارزشمندترین دوران زندگی حرفهایم تا این لحظه بوده و بسیار از انتخاب روز اولم خرسندم. اما با گذشت ۴ سال و ورود ادکا به ۱۳ سالگی و دوران بلوغ گمان میکنم که زمان رفتن است و ادکا نیاز به فکر جدید دارد. ادکا اکنون در سن بلوغ فکری است و باید بسیاری از رویهها و ساختارهایش تغییر کنند. برخی فعالیتها و کارها در زمان نونهالی و کودکی ادکا نیاز بود که انجام شود و به لطف ادکائیان عزیز انجام شد. اما اکنون ادکا نیاز به فکر جدید، خلاقیت، انگیزه و پشتکار جوانان و دانشجویان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دارد. اکنون زمان آن رسیده است که فکرهای جدید در دل ادکا متولد شوند و ادکا یکی از پرچم داران تغییر در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی باشد. مجمع عمومی ادکا در تاریخ ۲۶ آذر ماه ۱۳۹۸ به میزبانی دانشگاه شهید بهشتی برگزار خواهد شد. به همین واسطه و از طریق این پیام از تمامی دانشجویان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری تقاضا دارم تا آستین بالا بزنند و به عنوان مبتکران و خلاقان این حوزه علمی وارد گود شوند.
همچنین از استادان و فرهیختگان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی تقاضا دارم تا دانشجویان را در کلاسهای درس جهت فعالیت در ادکا ترغیب کنند. بی شک حضور در ادکا به دانشجویان در شکوفا شدن استعدادهایشان بسیار کمک میکند. بسیاری از آموزشهایی که در دانشگاه فرصت آن وجود ندارد در ادکا آموختنی است. به نوعی میتوان گفت ادکا به چند بعدی تربیت کردن افراد کمک میکند و این همان رسالت دانشگاههای خلاق است.
امید دارم که روز مجمع عمومی ادکا سالن مملو باشد از دانشجویان با انگیزه و تلاشگر برای ساختن آیندهای بهتر، آیندهای که از معماری و ساختمانش گرفته تا روح و انرژی که در آن جریان دارد همه متکی به تلاش و کوشش ماست.
در پایان بر خود لازم می دانم از زحمات تمامی ادکائیان از دوره اول تا دوره سیزدهم، همراهان همیشگی ادکا، استادان و حامیان مادی و معنوی ادکا تقدیر کنم. امیدوارم در آیندهای نزدیک شاهد اتفاقات خوبی در حوزه و رشته علم اطلاعات و دانش شناسی باشیم.
ادکایی بودهام، ادکایی هستم و ادکایی خواهم ماند
با احترام
مهدی رحمانی، دانشجو
در ادکا شما تنها کسی بودید که سه دوره توانستید سکاندار ادکا باشین بدون اینکه دچار خودبینی شوید.هیچ گاه به خاطر نداریم که قدرت خود را به رخ اعضای هیات مدیره و دیگران کشیده باشید.همیشه تواضع داشتید و حامی همه بودید با وجود اینکه دانشجوی نمونه کشوری شدید جوان برتر سال شدین تنها دبیر اتحادیه بودید که سخنران روز دانشجو بودید جلوی رییس جمهور،در روز مراسم دانشجوی نمونه سخنران دانشجویان بودین نزد اقای جهانگیری.به نظر ما هیچ کس مهدی رحمانی نمیشود .همه این موفقیت ها به این علت بود که شما تک بعدی نبودین شما هم به موفقیت فکر کردین هم به دیگران.و از دیگران پله نساختید برای موفقیت و بالارفتن خودتان.کاری که بعضی ها دارند انجام میدهند